درباره‌‌ی ویلی کو ویلی کو بدو (نمایش‌نامه)

ابراهيم پشت‌کوهي نمايشنامه‌نويس و کارگردان آوانگارد و پيشروِ تئاتر ايران است که نگاهي نو به اسطوره و حضور اسطوره در زندگي انسان معاصر دارد. تخيل، طنز، شکستن کلان روايت، چند ‌صدايي، اهميت لحن، گريز از يک‌دستي زبان و به چالش کشيدن گفتمان غالب از مهم‌ترين ويژگي‌هاي آثار ابراهيم پشت‌کوهي است. او از معدود کارگردان‌هاي بين‌المللي تئاتر ايران است که تاکنون در جشنواره‌هاي متعدد مورد تحسين قرار گرفته و جوايز ارزنده‌اي کسب کرده است. آلمان، روسيه، فرانسه، مجارستان، کوزوو، هند، آذربايجان، ارمنستان… از جمله کشورهايي هستند که ميزبان آثار او بودند. نمايشنامه‌ي ويلي کو ويلي کو بدو يک اثر شگفت‌انگيز با الگوي سفر قهرمان است. سفر پر از تخيل و خيال به عمق تاريخ و تمدن است. تقابل عشق و جنگ است. ترکيب موزيک راک و جز و جنون و جادو است. عصيان عليه خاموشي و استبداد است. روايتي نو از هفت تمدن و هفت قصه‌ي عاشقانه است. داستان بريدن رگ دستان شهرزاد است. زيرو:‌ آها… تازه از نبراسکا برگشته بود مرتيکه‌ي دائم‌المست، مرغي رو که دختر آلن گينزبورگ براش تو سس قارچ خوابونده بود رو به دندون گرفته بود و فحش مي‌داد حروم‌زاده، من داشتم کتاب خشم‌ و‌ هياهوي فاکنر رو مي‌خوندم که ديدم سرو‌صدا بالا گرفت، رفتم پايين ديدم تو آشپزخونه سس قرمز ريخته کف کاشي سراميکا، لندهور با دست گلوي مادرم رو گرفته بود و خفه‌اش مي‌کرد، از خشم منم با لبه‌ي کتاب کوبيدم تو ملاجش، پنج بار زدم تا شل شد، چشاي مادرم نزديک بود بيفته زمين از سفيدي زياد، سيلور استالونه‌ي تو خالي رو بردم تو اتاق، خشم‌و‌هياهو رو برگ ‌به‌ برگ آب‌ و‌ تاب دادم و خمير کردم و با يه قيف فرستادم تو معده‌ش، گذاشتم ادبيات حسابي تو روده‌هاش بچرخه، بعدم مرد! پزشک‌قانوني هم گفت علت مرگ مسموميته. با سرب کلمات مرد، پس شما داغونا نگين ادبيات به دردِ کوفتم نمي‌خوره… ادبيات مي‌تونه کوهي از عضله رو مثل سوشي نرم کنه بندازه کف اتاق.

آخرین محصولات مشاهده شده