اين کتاب درباره همدلي در دهه دوم قرن بيست و يکم نوشته‌شده است، هنگامي‌که تحقيقات فشرده در ارتباط با همدلي در بيش از نيمي از رشته‌هاي دانشگاهي انجام مي‌شد. همدلي موضوع داغ و مهمي است و در حال حاضر کانون بررسي گسترده تحقيق و بحث قرارگرفته است. محققان در سراسر جهان توجه چشمگيري به تعريف همدلي مي‌کنند و بسياري ازنظرات رقابتي در مورد مؤلفه‌هاي همدلي در مجلات و کنفرانس‌هاي دانشگاهي مورد بحث قرار مي‌گيرد (ما بسياري از اين نظرات را در اين کتاب بررسي خواهيم کرد). همدلي در حال حاضر موضوع اصلي مورد علاقه بين‌رشته‌اي و بين‌المللي است. همدلي همچنين يک موضوع اصلي موردعلاقه در زندگي شخصي و حرفه‌اي شماست، جايي که به شما کمک مي‌کند ديگران را به خوبي درک کنيد تا با آن‌ها ارتباط برقرار کرده و همکاري کنيد. همدلي همچنين يک بخش اساسي عشق است (اگرچه لازم نيست وقتي عاشق کسي هستيد به طور ماهرانه با او همدلي کنيد - حتي لازم نيست او را بشناسيد). همدلي به شما کمک مي‌کند تا با ديگران ارتباط برقرار کنيد، در کنار آن‌ها احساس کنيد، آن‌ها را درک کنيد، با آن‌ها کار کنيد، نيازهاي آن‌ها را برآورده کنيد، آن‌ها را دوست داشته باشيد و توسط آن‌ها دوست داشته شويد. همدلي براي سلامت روابط شما ضروري است و براي مهارت‌هاي اجتماعي و عاطفي شما اصل اساسي است. همدلي - يا به‌عبارت‌ديگر فقدان همدلي - همچنين يکي از ويژگي‌هاي اصلي سياست مدرن آمريکاست، جايي که احزاب سياسي عميقاً قطبي شده، نمونه‌هاي کاملي از چگونگي هويت‌يابي بيش‌ازحد با "طرف ما" و عدم همدلي متناظر با "طرف مقابل" است (و حتي تمايل به ايجاد يک‌طرف ديگر)، که مستقيماً به وضعيتي غيرقابل‌تحمل و ناکارآمد منجر مي‌شود. اين مسائل اساساً کل روند سياسي ما را فلج کرده است. همان‌طور که به‌وضوح مي‌توانيم از غيبت آن بدانيم، همدلي براي عملکرد کليه ساختارهاي اجتماعي اعم از بزرگ، کوچک، صميمي، محلي، ملي و بين‌المللي بسيار مهم است.