جذاب، پرتنش، ابهام آميز، غم انگيز و تكان دهنده. همه اين ويژگي‌ها مي‌توان در نگهبان باغ يافت. ماجراي پرفراز و نشيب اين رمان در سا‌ل‌هاي بين جنگ جهاني اول و دوم رخ مي دهد. نگهبان باغ روايتگر سرنوشت پسري جوان به نام جان وسلي راتنر، يك قاچاقچي سركش به نام ماريون سيلدر و پيرمردي عجيب و غريب و عاشق طبيعت است. در اين ميان قتلي رخ مي‌دهد و زندگي و سرنوشت اين سه شخصيت به هم گره مي‌خورد. نگهبان باغ يك رمان كلاسيك آمريكايي است كه خواننده را با روايت‌هاي سرشار از پيچ و تاب‌هاي استادانه مجذوب مي كند. هر چه پيشتر مي‌رويم بر قوام و قدرت روايتگري مك كارتي و لايه‌هاي گوناگون موقعيت‌هاي پيچيده‌اي كه شخصيت‌ها در آن گرفتار مي‌آيند افزوده مي‌شود. شايد همين ويژگي‌ها است كه سبب شده دو رمان معروف او يعني ، جايي براي پيرمردها نيست و جاده به پرده جاودان‌ساز سينما راه يابند. نگهبان باغ آينه‌اي مقابل عميق‌ترين احساسات، آرزوها و هوس‌هاي آدمي مي‌گذارد و مخاطبيني را كه شهامت و جسارت كافي دارند به چالش نگريستن در اين آينه فرا مي‌خواند.