درباره‌‌ی نظریه اقتصادی دموکراسی (واکاوی تاثیر سیاست بر منافع اقتصادی شهروندان)

يکي از سئوالات اصلي علم اقتصاد هميشه اين بوده است که چگونه و با چه ابزاري مي‌توانيم منافع اجتماعي را تشخيص دهيم. زماني، پيروان مکاتب اقتصادي همچون کلاسيک ‌ها، دولت را موظف به تشخيص اين منافع مي‌‌دانستند. دولت مدنظر آنان همه‌ چيزدان، خيرخواه و با هويت واحد بود که هر کجا شکست بازار اتفاق بيفتد بايد مداخله کند. اما بعداً با پديدار شدن شکست دولت، انديشه‌‌ راست‌‌هاي جديد در علوم سياسي و تئوري‌‌هاي انتخاب عمومي در اقتصاد پديد آمد که بيان مي‌کردند دولت نه همه چيزدان است و نه خيرخواه و هويت واحدي هم ندارد که بتواند در زمان شکست بازار منافع اجتماعي را تشخيص دهد و تصميم بگيرد. اين کتاب درباره اين موضوعات است.

آخرین محصولات مشاهده شده