درباره‌‌ی نبرد در اتاق فرمان (چرا مدیران چپ‌ذهن نمی‌توانند با بازاریاب‌های راست‌ذهن رو به رو شوند و راه حل چیست)

ال ريس و دخترش، دو خبره‌ي بازاريابي و صاحب كتاب‌هاي پرفروش اين حوزه از جمله سقوط تبليغات و ظهور روابط عمومي، در كتاب نبرد در اتاق فرمان به كاوش فاصله‌ي ميان مديريت و بازاريابي پرداخته‌اند و زيان‌هاي چنين شكافي را به تصوير كشيده‌اند. اين دو به اثبات طرز تفكر دو گروه پرداخته‌اند: مديريت كه با واقعيت سر و كار دارد (چپ مغز است) و بازاريابي كه با ادراك مخاطب سرو كار دارد (راست مغز است). اين انشعاب تمامي وجوه عمليات سازماني را در بر مي‌گيرد: محصول در برابر برند، بهتر در مقابل متفاوت، محصولات و برقراري ارتباط در برابر جايگاه‌سازي. نويسندگان اين كتاب با بكارگيري نمونه‌هاي متعدد از مك‌دونالد گرفته تا پپسي و مستر كارت، شفافيت مقصود خود را بالا برده‌اند و نشان داده‌اند كه چگونه رويكرد هر دوي اين دو گروه براي رشد، رقابت و برندسازي لازم و حياتي است و در اين مسير نياز است كه دو طرف از نيازها، چشم‌انداز و اولويت‌هاي يكديگر مطلع باشند. اين پدر و دختر به خوبي بر بحث مسلط هستند و براي اثبات نظريات خود هم از برندهاي موفق و هم از برندهاي شكست‌خورده نمونه‌هايي آورده‌اند. اين كتاب سرگرم‌كننده و آموزنده گفتني‌ةاي بسياري براي مديران بازاريابي و اجرايي در تمام سطوح سازماني دارد.

آخرین محصولات مشاهده شده