درباره‌‌ی من چگونه اروین یالوم شدم (یادداشت‌ها و خاطرات 1 روانپزشک)

ساعت سه صبح از خواب پريدم. بالشم از اشك خيس شده بود. به آرامي از رختخواب بيرون خزيدم تا مريلين بيدار نشود. به دستشويي رفتم. چشم‌هايم را خشك كردم و همان دستورالعمل‌هايي را كه چهل سال است براي بيمارانم تجويز مي‌كنم، خودم انجام دادم: «چشم‌هات رو ببند، خوابت رو در ذهنت مرور كن و بعد هر چي را كه در خواب ديدي يادداشت كن»... اروين يالوم اين‌بار نه بيماران و مراجعه‌كنندگان، بلكه شخص خود را دستمايه روايت قرار داده و داستان زندگي‌اش را از نوجواني تا امروز با نگاهي روانشناسانه و نقادانه نوشته است. از چگونگي نوشتن تك‌تك كتاب‌هايش گفته و از زندگي شخصي و همسر و فرزندانش؛ از سفرها و علايقش تا رنج‌ها و خطاهايش.

آخرین محصولات مشاهده شده