درباره‌‌ی ملت عشق (جیبی)

کتاب ملت عشق نوشته اليف شافاک با بيش از 500 بار تجديد چاپ در ترکيه و استقبال بي‌نظير در دنيا و همچنين کشورمان، توانست رکورد فروش کتاب در تاريخ ترکيه را بشکند. کتاب ملت عشق را مي‌توان اينگونه معرفي کرد که بيشتر افراد يا آن را خوانده‌اند يا اسمش را شنيده‌اند. اگر شما هم به دنبال خواندن يک رمان گيرا هستيد، با ما همراه باشيد. خلاصه کتاب ملت عشق اين کتاب شامل دو داستان به هم مرتبط است که در فصل‌هاي متفاوت روايت مي‌شود. داستان اول در مورد اللا روبنشتاين، مادري که در آستانه چهل سالگي است و زندگي زناشويي‌اش اوضاع خوبي ندارد، زندگي سرد و کسل کننده اي دارد و بشدت خسته از روزمرگي است. اللا به تازگي ويراستاري کتابي که نويسنده‌اش عزيز زاهارا است را بر عهده گرفته که "چهل قانون عشق" نام دارد و در اصل زندگي شمس و مولاناست. ويراست اين کتاب کاملا زندگي اللا را متحول و به سفري پر از عشق وارد مي‌کند. در توصيف تاثير کتاب چهل قانون عشق در زندگي اللا جملات نخستين کتاب بسيار جذاب است: سنگي را اگر به رودخانه‌اي بيندازي، چندان تاثيري ندارد. سطح آب اندکي مي‌شکافد و کمي موج بر مي‌دارد. صداي نامحسوس «تاپ» مي‌آيد، اما همين صدا هم در هياهوي آب و موج هايش گم مي‌شود. همين و بس. اما اگر همان سنگ را به برکه‌اي بيندازي… تاثيرش بسيار ماندگارتر و عميق‌تر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آب‌هاي راکد را به تلاطم در مي‌آورد. در جايي که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقه‌اي پديدار مي‌شود؛ حلقه جوانه مي‌دهد، جوانه شکوفه مي‌دهد، باز مي‌شود و باز مي‌شود، لايه به لايه. سنگي کوچک در چشم به هم زدني چه‌ها که نمي‌کند. در تمام سطح آب پخش مي‌شود و در لحظه‌اي مي‌بيني که همه جا را فرا گرفته. دايره‌ها دايره‌ها را مي‌زايند تا زماني که آخرين دايره به ساحل بخورد و محو شود. رودخانه به بي‌نظمي و جوش و خروش آب عادت دارد. دنبال بهانه‌اي براي خروشيدن مي‌گردد، سريع زندگي مي‌کند، زود به خروش مي‌آيد. سنگي را که انداخته‌اي به درونش مي‌کشد؛ از آنِ خودش مي‌کند، هضمش مي‌کند و بعد هم به آساني فراموشش مي‌کند. هر چه باشد بي‌نظمي جزء طبيعتش است؛ حالا يک سنگ بيش‌تر يا يکي کم‌تر. داستان دوم کتاب در مورد زندگي شمس و مولاناست و در قرن 7اُم اتفاق مي‌افتد. البته به خاطر داشته باشيد که اين داستان شباهت زيادي به واقعيت ندارد و نسخه صرفا خوش‌خواني از زندگي شمس و مولاناست. داستان ورود شمس به زندگي مولانا، کسي که مولانا را بشدت تحت تاثير خود قرار مي‌دهد و مولانا را از زندگي غمگين به زندگي عارفانه و عاشقانه وارد مي‌کند. اللا هرچه بيشتر کتاب را مي‌خواند بيشتر متوجه شباهت‌هاي زندگي خود با شمس و مولانا مي‌شود تا جايي که خود را مولانا و نويسنده کتاب -عزيز زاهارا- را شمس خود مي‌بيند. اين امر باعث مي‌شود خانواده خود را ترک کند و وارد سفري شگفت انگيز شود... چهل قانون عشق در کتاب ملت عشق در کتاب ملت عشق از چهل قانوني صحبت شده است که مولانا در طول زندگي خود تجربه کرده است و با شما در ميان مي‌گذارد، چهل قانوني که عرفاني هستند و حس آرامش بي‌نظيري به زندگي شما تزريق مي‌کنند. در اينجا به تعدادي از جملات ناب کتاب ملت عشق و قانون‌هاي آن اشاره مي‌کنيم: قانون بيست و سوم: زندگي همانند اسباب بازي پر زرق و برقي است که به ما امانت رسيده است. بعضي‌ها اسباب بازي را آنقدر جدي مي‌گيرند که بخاطرش مي‌گريند و پريشان مي‌شوند. بعضي‌ها هم همين که اسباب بازي را به دست مي‌گيرند، کمي با آن بازي مي‌کنند و بعدش آن را مي‌شکنند و دور مي‌اندازند. از زياده‌روي پرهيز کنيد و راه ميانه را برگزينيد. قانون سيزدهم: بجاي مقاومت در برابر تغييراتي که خداوند برايت مقدر ساخته، تسليم شو و بگذار زندگي با تو جريان يابد نه بي تو… نگران اين نباش که زندگيت زير و رو شود. از کجا معلوم زير زندگيت بهتر از رويش نباشد. قانون هجدهم: اگر چشم انتظار احترام و محبت ديگراني، در ابتدا اين‌ها را به خودت بدهکاري. کسي که خودش را دوست داشته باشد ممکن نيست ديگران دوستش نداشته باشند. خودت را که دوست داشته باشي، اگر دنيا پر از خار هم شود، نااميد نشو چون بزودي خارها گل مي‌شوند. بهترين ترجمه کتاب ملت عشق کتاب ملت عشق ترجمه‌هاي زيادي دارد و ترجمه ارسلان فصيحي که از انتشارات ققنوس منتشر شده است بيشترين طرفدار را دارد. همين کتاب با عنوان طريقت عشق توسط اکرم غفاروند نيز ترجمه شده است که نوشتار خوبي دارد و جزو ترجمه‌هاي خوب اين کتاب است. ملت عشق، روايتي مستند يا شمس و مولاناي هاليوودي؟ اگر به دنبال زندگينامه واقعي‌تري از شمس و مولانا هستيد به شما پيشنهاد مي‌کنيم کتا‌ب‌هايي همچون پله پله تا ملاقات خدا نوشته عبدالحسين زرين‌کوب و عارف جان‌سوخته نوشته نهال تجدد را مطالعه ک

آخرین محصولات مشاهده شده