درباره‌‌ی مطلقا تقریبا

آلبي هيچ‌وقت باهوش‌ترين يا بلندقدترين يا با استعدادترين نبوده است؛ همه‌چيز او تقريبا هميشه خوب بوده است. آلبي نمي‌داند چطور و در چه كار مي‌تواند بهترين باشد و چيزي نمانده كه فكر كند بچه‌هاي مدرسه حق دارند كه «گاگول» صدايش بزنند. اما "كاليستا" پرستار جديدش به او كمك مي‌كند كه به توانايي‌هايش پي ببرد و به خودش افتخار كند. اين كتاب‌، تصويري دقيق از زندگي پسري است كه ياد مي‌گيرد درجا نزند، رشد كند و با كسي جز خودش رقابت نكند.

آخرین محصولات مشاهده شده