دربارهی مشت بر پوست
سوز سردي ميآمد، باد نرم و يخزدهاي روي قبرها ميوزيد. شب پيش گردي از برف روي قبرها و درخچهها نشسته بود. مادر توي مقبره خصوصي روي منقل خاكه زغال خم شده بود و با چشمهاي از حال رفته قبرستان را نگاه ميكرد كه خلوت بود، سوت و كور بود. در دوردست شهر را نگاه ميكرد كه خلوت بود، سوت و كور بود. در دوردست شهر را ميديد كه خوابيده بود، با خودش حرف ميزد: هيچكس نميآيد، هيچكس نميآيد كه به مردهاش سر بزند.
كد كالا | 28092 |
زبان | فارسی |
نویسنده | هوشنگ مرادی کرمانی |
سال چاپ | 1395 |
نوبت چاپ | 9 |
تعداد صفحات | 104 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.5 * 21 * 0.6 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 125 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.