درباره‌‌ی مرزهای صدا در طراحی

ما بايد صدا را طراحي کنيم و آن را به عنوان بخش جدايي‌ناپذير ابتداي فرايند طراحي در نظر بگيريم. همه ي ما به دنياي ناملموسي از صداها وصل هستيم، اما چيزي که اغلب فراموش مي‌شود اين است که فقط بخش بسيار کوچکي از صداهايي که در معرضشان هستيم، عامدانه طراحي شده‌اند. روش‌هاي طراحي و مهندسي طراحي، روانشناسي و ارگونومي شناختي، آکوستيک و سايکو آکوستيک در بهبود صداي محصول مشارکت مي‌کنند و رويکردي بينا رشته‌اي و چند‌رشته‌اي را تشکيل مي‌دهند. از دهه‌ي 60 و 70 ميلادي به اين سو و بويژه در دهه‌هاي اخير، صنايع متعددي به استفاده از طراحي صدا در محصولات‌شان علاقه‌مند شده‌اند؛ اين صنايع را با عنوان آيکون‌هاي صدا مي‌شناسند. چند نمونه‌ي معروف در اين زمينه عبارتند از: صداي غرش معمول موتورسيکلت‌هاي هارلي ديويدسون که شرکت سازنده‌اش سعي در ثبت حقوق انحصاري براي اين صدا را داشت و صداي بالا آمدن سيستم‌هاي عامل مختلف از قبيل صداهايي که برايان انو براي مايکروسافت يا جيم ريکس براي سيستم عامل مکينتاش ساخته است. علاقه‌ي شرکت‌ها، محققان و بخش‌هاي تحقيق و توسعه و فرصت‌هاي پيش روي‌شان براي سرمايه‌گذاري بر صداي محصول به منظور انتقال مفاهيمي با ارزش معنوي به محصولات‌شان، بهبود تجربه‌ي کاربر در مرحله‌ي مصرف، افزايش سازگار محصول با مشتري و تقويت هويت برند است.

آخرین محصولات مشاهده شده