درباره‌‌ی مد و لباس در قلمرو هنر مفهومی

در قرن بيستم همه‌چيز دگرگون و مد به‌طور صعودي دموكراتيك شد و هر شخصي صرف‌نظر از مقام و مرتبه‌اش، مي‌توانست اهل مد باشد. ارزش‌ها و ساختارها در كنار هم دچار تحولي اساسي شدند و در اين بين طراحي لباس تبديل به يكي از نمايندگان ساختارهاي اجتماعي شد كه نمايان‌گر تفاوت‌ها در جوامع مختلف است. نظام طراحي لباس درست مانند هنر‌هاي تجسمي جزيره‌اي جدا افتاده از جامعه و فرهنگ آن جامعه نيست. اين دو دست‌آورد فرهنگي در تقاطع مختلف با يكديگر ديدار و تعامل عملي داشتند و برهم تاثير گذاشته‌اند. بحران‌هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي در آينه هنر و طراحي لباس بازتاب‌هاي شديدي داشته و دارند. از اوايل قرن بيستم و پس از انقلاب بزرگ زيباشناختي و با پيدايش نحوه جديد از نگريستن به هنر و مخاطبان هنر، مرحله جديدي در روند تكاملي هنرهاي تجسمي آغاز شد. دست‌آورد اين انقلاب چيزي نبود جز هنر مفهومي.

آخرین محصولات مشاهده شده