درباره‌‌ی متن‌هایی برای هیچ

يا با هم قدم مي‌زديم، دست در دست، ساكت، غرق دنياهاي خودمان، دست در دست فراموش شده. اين‌طور است كه تا حالا دوام آورده‌ام. و امروز عصر هم انگار باز نتيجه مي‌دهد، در آغوشم هستم، من خود را در آغوش گرفته‌ام، نه چندان بالطافت، اما وفادار، وفادار. حالا بخواب، گويي زير آن چراغ قديمي، به هم ريخته، خسته و كوفته، از اين همه حرف زدن، اين همه انديشيدن، اين همه مشقت، اين همه بازي.

آخرین محصولات مشاهده شده