درباره‌‌ی مادر (نمایش‌نامه)

منم همين‌جا بودم ديگه... جاي دوري نرفتم. کار خاصي نکردم. يه کم نظافت... آهان، چرا، بيرون رفتم... رفتم يه کم خريد بکنم. يه پيرهن خريدم. مي‌خواي بهت نشون بدم؟ ولي بعيد مي‌دونم خوشت بياد. خيلي سليقه‌ تو نيست. سرخه. جرئت مي‌خواد پوشيدنش. يا بايد به يه مناسبت خيلي مهمي باشه. واسه تشييع جنازه‌ تو مي‌پوشمش.

آخرین محصولات مشاهده شده