درباره‌‌ی لینمارا عشق و آرزو

نيكول از فرط خستگي چشمانش را بست، و براي اولين بار خدا را شكر كرد كه هنسن هست و به او مي‌رسد. دخترهايش را به دربار معرفي خواهد كرد... آنا او را براي همين كار به اينجا فرستاد؟ حكمت آن نامه آخري همين بود؟ انتظار او از نيكول كم از انتظار آيريس نبود.

آخرین محصولات مشاهده شده