درباره‌‌ی لالانی (دختر دریای دور)

يك روز صبح مثل روح از راه رسيد. نه مثل روح نه، زيرا دختري معمولي بود از جنس گوشت و خون. وقتي از راه رسيد كه خورشيد تازه داشت آب را لمس مي كرد. توي قايق كوچكي پارو مي زد ...

آخرین محصولات مشاهده شده