يك زن ثروتمند 6 ساعت پس از اين كه سفارش مراسم خاك‌سپاري و ترحيم خود را مي‌دهد، در خانه خودش به طرز فجيعي كشته مي‌شود. آيا خانم كوپر مي‌دانسته كه كشته خواهد شد و چه كسي قرار است او را بكشد؟... و آيا اين طبيعي است كه كسي تدارك ختم خودش را بدهد و 6 ساعت بعد كشته شود؟ بدون شك نه. يك كارآگاه «خيلي» خصوصي كه اسرار خود را از همه مخفي مي‌كند، قصد دارد پرده از اين ماجراي مرموز بردارد. يك نويسنده، يعني آنتوني هوروويتس، نويسنده همين كتاب، بدون اين كه خود بخواهد، وارد ماجرا مي‌شود. آيا اين كارآگاه و نويسنده كه براي انتشار اين كتاب با هم شريك هم مي‌شوند، مي‌توانند با هم كنار بيايند و به نتيجه‌اي كه مي‌خواهند دست يايند؟ شما نمي‌توانيد پيش از خواندن كتاب، پايان اين ماجرا را حدس بزنيد يا پيش‌بيني كنيد... چرا؟ براي اين كه آنتوني هوروويتس با نوشتن اين كتاب گامي اساسي، مهم و دوران ساز در نگارش ماجراهاي پليسي و جنايي كه حرفه اوست، برداشته است. كتاب را بخوانيد. مطمئنا شما هم مانند ميليون‌ها خواننده ديگر كتاب به اين نتيجه خواهيد رسيد كه اين بار كار هوروويتس يك «كارستان» است!