درباره‌‌ی فسقلی‌ها 4 (جلدهای 31 تا 38)

دادا از تيپ و قيافه‌ي خودش خيلي خوشش ‌مي‌آمد. هر روز ساعت‌ها جلوي آينه مي‌ايستاد و به سرو صورتش ور مي‌رفت تا هيچ ايرادي نداشته باشد. اواز همه چيز خودش راضي بود به جز پدرو مادرش.....

آخرین محصولات مشاهده شده