درباره‌‌ی فرانکلین دیگر فضولی نمی‌کند

تولد خرسي است و مادر خرسي از مادر فرانکلين مي‌خواهد تا کادوي تولد خرسي را برايش پنهان کند چون نگران است که مبادا خرسي فضولي کند و بداند کادويش چيست. فرانکلين کنجکاو نمي‌تواند جلوي خودش را بگيرد و يک کادوي زرد رنگ در کمد پيدا مي‌کند و فکر مي‌کند که کادوي تولد خرسي است. فرانکلين يواشکي کادو را نگاه مي‌کند. آيا کار فرانکين درست است؟ آيا فرانکلين مي‌تواند اين راز را نگه دارد و به بقيه چيزي نگويد؟

آخرین محصولات مشاهده شده