درباره‌‌ی غول بزرگ مهربان

فكرش را بكنيد كه ناگهان متوجه شويد ممكن است شما را توي ماهي‌تابه‌اي كه در آن روغن جلزولز مي‌كند بيندازند و بخورند! نيمه‌هاي شب وقتي غولي كه قدم‌هايش به بلندي زمين تنيس بود سوفي را از خواي دزديد،‌ او داشت به همين چيز‌ها فكر مي‌كرد. شانس آورد كه اين غول از همسايه‌هاي چندش‌آورش، كه بچه‌هاي كوچك را مي‌خوردند، خيلي بهتر بود. سوفي يك نقشه‌ي عالي كشيد تا با همراهي غول بزرگ مهربان دنيا را از دست غول‌هاي وحشتناك نجات دهد.

آخرین محصولات مشاهده شده