دربارهی عکسهای فوری (مجموعه داستان)
خاك سختتر شده سنگينتر از آن است كه بايد باشد و جابهجا كردنش آدم را خسته ميكند...
وسط حياط ورودي گياهكي از دل بتون سربرآورده. دوربينش را كه يك ليساي كوچك است، در ميآورد و از گل عكس ميگيرد...
حال كه هوا تاريك شده بود، نويسنده بزرگ لئوتالستوي، به كمك دخترش رخت سفر درآورده و لباس خواب تميزي برتن كرده بود، موها و ريشهايش شانه شده و در تختخواب آرميده بود...
مردم خواهند گفت كه زنم را ترك كردم و گمان ميكنم كه واقعيت اين است كه تركش كردم اما آيا عمدي در كار بوده است؟...
ميلنا، چينهاي دامنش را صاف كرد و از پنجره بيرون را نگريست.
فكر كرد همينطور مينشيند تا آرون به او توجه كند. ساليان سال، شيوهاش مجذوب كن و محل نگذار بود...
بچه رو با اين داستانهاي وحشتناك عذاب نده. شب خوابش نميره...
| كد كالا | 23625 |
| زبان | فارسی |
| نویسنده | جمعی از نویسندگان |
| مترجم | گروه مترجمان نیکا |
| سال چاپ | 1395 |
| نوبت چاپ | 2 |
| تعداد صفحات | 144 |
| قطع | رقعی |
| ابعاد | 14.3 * 21.7 * 0.7 |
| نوع جلد | شومیز |
| وزن | 225 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.