درباره‌‌ی طوفان جنگ (ملکه سرخ 4)

براي مدتي طولاني در سكوت غرق مي‌شويم. ديوارهاي شهر فروريخته است و كورويوم در مقابل ما دهان باز كرده است. شهر مملو از جمعيت است، اما انگار هيچ‌كس در آن نيست. تفرقه بيندازيد و حكومت كن. معناي همه چيز روشن است، تكليف مشخص شده است. فارلي و ديويدسون با نگاه‌هاي معني‌داري به من زل زده‌اند و من نيز به آن‌ها خيره شده‌ام...

آخرین محصولات مشاهده شده