دربارهی طلوع دلتنگی
دست و پايش رعشه گرفته اند. دل پرسيدن ندارد. دلش را ندارد که اسم صاحبان حلقه را بپرسد. دلش را ندارد به طرف رستم برگردد و بپرسد مراسم عقد چه کساني؟ اما رستم خودش دست به کار مي شود. -ترگل و سبحانم ديگه خيال شون راحت شد. مونده يه مراسم عروسي. چشمانش آنقدر نفوذناپذير شده که نمي توان چيزي را فهميد. حالت صورتش کاملا عادي است و همين رستم را مي ترساند. همين چندوقت پيش بود که به خاطر ترگل، کل اين اتاق را کن فيکون کرد و حالا خبر ازدواجش را شنيده و اينگونه آرام مي رود، ترسناک است. اصلا کجا مي رود؟
كد كالا | 288089 |
زبان | فارسی |
نویسنده | عاطفه مرادی |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 512 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14 * 21 * 3.2 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 466 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.