درباره‌‌ی صداهایی از زمین ناممکن (گفتگوها و گزارش‌هایی از سرزمین بومیان مکزیک)

آن سال‌هايي كه تمام انقلاب‌ها شكست خورده بودند، مقاومت‌ها از رمق افتاده و اميدها كم‌رنگ و در گره ميان ابروها پنهان شده بود، و جهان بطور رسمي به بالا دست و پايين دست تقسيم شده بود، امپراطوري هار كه با دهاني دريده فرياد مي كشيد «هيچ آلترناتيوي وجود ندارد»، قلمرو خود را با كوبيدن پرچم نئوليبراليزم بر هر ويرانه‌اي گسترش مي‌داد. آن سال‌هاي سياه كه انترناسيونال خلق‌هاي ستم‌ديده ـ روياي ناتمامي كه كابوس جهاني‌سازي بر آن چيره شده بود ـ بسياري از عدالت‌خواهان و مبارزان كه به تدريج اميد و اطمينان خود به امكان ساختن جهاني ديگر را از دست مي‌دادند؛ ناگهان صلايي از اعماق جنگل‌هاي درهم فشرده لاكندونا به آنها نهيب مي‌زند كه در گوش تاريخ به اغما رفته مي‌پيچد: «بوميان چياپاس قيام كرده‌اند.» در حالي كه سرمايه‌داري با سر و شكل جديدش، اشكال تازه‌اي از بهره‌كشي و فرودست‌سازي مردمان را پياده كرده و حداقل عدالت بر مرزهاي ناممكن جان مي‌سپرد، فرياد زاپاتيست‌ها از دوردست‌هاي جنوب مكزيك پيام‌آور رهايي و ممكن بودن ناممكن‌ها بود.

آخرین محصولات مشاهده شده