درباره‌‌ی شکلات تلخ (2 جلدی)

همه‌چيز با يك اس ام اس شروع شد: - سيگار شكلاتي، سيگار رو ترك كن، من هم شكلات رو كنار مي‌ذارم. سيگار و شكلات و تلخي را در هم پيچيد و درست لحظه‌اي كه فكر مي‌كرد روي قله پيروزي ايستاده زندگي‌اش درگير گل رزي شد كه در يك شيشه اسير بود و روز به روز گلبرگ‌هايش كم تر و كم‌تر مي‌شد. در فكرش هم نمي‌گنجيد كه شيريني زندگي‌اش بين دستان دلبري باشد كه با آمدنش طلسم تلخي و ديو بودنش را در هم بشكند.

آخرین محصولات مشاهده شده