کتاب شواليه‌اي با زره زنگ‌زده نوشته‌ي رابرت فيشر است که نخستين بار در سال 1987 منتشر شد. کتاب جذابي که درباره‌ي ژرفاي وجودي انسان است و با طرح واژه‌ي نقاب تلاش مي‌کند به انسان‌ها بياموزد که خود واقعي‌شان را دوست داشته باشند. کتاب شواليه‌اي با زره زنگ‌زده توسط سروش حجره ترجمه شده و انتشارات ليوسا آن را منتشر کرده است. درباره‌ي نويسنده رابرت فيشر فيلمنامه‌نويس آمريکايي و يکي از مشهورترين کمدي‌نويسان در زمينه‌ي سيت‌کام يا همان کمدي موقعيت است. از جمله پروژه‌هايي که او در آنها فعاليت کرده است مي‌توان به زندگي با لوسي‌، جفرسون‌ها، پسرهاي خوب، سه پسر من، چگونه با يک ميليونر ازدواج کنيم و... اشاره کرد. خلاصه داستان شواليه‌اي با زره زنگ‌زده اين کتاب داستان شواليه‌اي را به تصوير مي‌کشد که در هيچ شرايطي زره‌اش را از تنش بيرون نمي‌آورد. او که با خانواده‌ي خود نيز قطع ارتباط کرده، روزي متوجه مي‌شود که نمي‌تواند دستش را درون زره حرکت دهد يا نقاب زره‌اش را بردارد و غذا بخورد. شواليه مدتي با اين اوضاع سر و کله مي‌زند تا اينکه متوجه مي‌شود تنها کسي که مي‌تواند به او کمک کند و او را نجات دهد، جادوگر مرلين است؛ بنابراين براي پيدا کردن او راهي سفر مي‌شود. درباره‌ي کتاب شواليه‌اي با زره زنگ‌زده نويسنده به بيان اين موضوع مي‌پردازد که استفاده از نقاب براي ارتباط با دنياي پيرامون، بسيار ضروري است. اما مشکل از جايي آغاز مي‌شود که فرد دچار بحران هويت مي‌شود و شخصيت خود را با نقاب يکي مي‌پندارد. در حقيقت بعد از مرور زمان، شخصيت اصلي خود را فراموش مي‌کند و ارتباطش با دنياي واقعي را از دست مي‌دهد.