درباره‌‌ی شهر گربه‌ها

تنها مايه آرامش تنگو اين بود كه محل كار پدرش فاصله قابل توجهي از خانه داشت. آنها در منطقه‌اي مسكوني خارج از شهر ايچيكاوا زندگي مي‌كردند و مسيرهاي كاري پدرش همه در مركز شهر قرار داشتند. حداقل اينكه تنگو مي‌توانست از جمع‌آوري حق اشتراك از خانه دوستانش پرهيز كند. با اين حال گهگاه وقتي در مراكز خريد مركز شهر راه مي‌رفتند يكي از همكلاسي‌هايش وسط خيابان به چشمش مي‌خورد. وقتي چنين اتفاقي مي‌افتاد، پشت پدرش پايين مي‌جست كه متوجهش نشوند.

آخرین محصولات مشاهده شده