درباره‌‌ی شنل قرمزی (کتاب برجسته)

يك روز صبح زود شنل قرمزي براي اين‌كه به مادربزرگ پيرش سري بزند وارد جنگل شد. ناگهان با صداي شكستن شاخه‌هاي درخت از پشت سرش به عقب نگاه كرد گرگ بزرگي را ديد.

آخرین محصولات مشاهده شده