دربارهی شب های دلواپسی
احساس مالكيت بر عشق…
حركت زندگى آدم ها وقتى از بالا نگاه كنى، مثل مورچه ها مى ماند كه همواره در حال جمع كردن چيزى هستند. تفاوتش در آن است كه به جاى جمع كردن آذوقه توسط مورچه ها، ما آدم ها به دنبال «داشتن» هستيم، به دست آوردن و مالك شدن بر چيزى!
كسى مىگفت درست در خوشترين لحظه ها، مثلاً وسط يك كنسرت خوب يا محيطى باغ مانند و باصفا، به جاى لذت بردن از آن لحظه، تمام وقت خود را صرف عكاسى و فيلم گرفتن از آن فضا مىكنيم. انگار مى خواهيم مالك آن لحظه خوش براى هميشه باشيم.
يا در مورد پول و توانايى مالى كه مى بايد عاملِ راحتى و لذت زندگى ما باشد سعى در جمع كردن آن داريم و اصل وجودى اش را فراموش مىكنيم.
براى «آگاهى» هم همين است، ما به جاى خواندن و ديدن براى دانستن و آگاه شدن، بيشتر به دنبال جمع آورى اطلاعات هستيم و ناخواسته آن اطلاعاتِ جمع آورى شده را جزو دانسته هاى خود به حساب مى آوريم. من كسى را مى شناسم كه هر ترانه و موسيقى از قديم و جديد را جمع آورى و به دهه هاى مختلف تقسيم، يا حتى به نام خوانندگان گوناگون ذخيره كرده است. او بيشتر نگران حفظ و تكميل بانك ترانه خود است تا وقت گذاشتن براى شنيدن برخى از آنها!
محصولات مرتبط
15 %