درباره‌‌ی شاه لیر (نمایش‌نامه)

لير: فكر مي‌كني لطمه‌هاي اين توفان ستيزه‌خو بر پوست‌مان اهميت بسيار دارد؟ براي تو چنين است. ولي، در جايي كه درد بزرگ‌تري ريشه دوانده، درد كوچك‌تر به زحمت احساس مي‌شود. تو از پيش يك خرس مي‌گريزي، ولي در اين گريز اگر پاهايت تو را به كام درياي خروشان بكشاند، به دهان خرس پناه مي‌بري. جان كه در آسايش باشد، تن زود رنج مي‌شود. توفاني كه در جان مي است هر گونه احساس را جز آن يكي كه بر قلبم ضربه مي‌كوبد از اندام‌هاي حسي‌ام سلب مي‌كند. ناسپاسي فرزند! اين آيا به آن نمي‌ماند كه دهانم دستم را كه براي رساندن غذا به سويش مي‌آيد گاز بگيرد؟ ولي من به سختي تنبيه‌شان خواهم كرد. نه، ديگر اشك نخواهم ريخت. در همچو شبي مثل امشب! آخ! ريگان، گونريل! پدر پير مهربان‌تان كه با قلبي بخشنده همه چيزش را به شما داد... اوه! اين يادآوري راه به ديوانگي مي‌برد،‌ بايد از آن پرهيز كرد، ديگر بس است.

آخرین محصولات مشاهده شده