درباره‌‌ی شاهزاده احمق‌ها (جنگ ملکه سرخ 1)

ملکه‌ سرخ تمام طول مدت حکمراني‌اش، در جنگي طولاني در حال مبارزه بوده که در خفا شروع شده است، جنگي عليه نيروهايي که پشت ملت‌ها قرار دارند و بر سر چيزهايي مهم‌تر از طلا و زمين. قوي‌ترين سلاحش خواهر خاموش است، که اکثر مردم او را نمي‌بينند و تمام مردم از او صحبت نمي‌كنند. نوه‌ ملکه‌ سرخ، شاهزاده جالان کندث، که قمارباز و اغواگر است، کسي است که مي‌تواند خواهر خاموش را ببيند. جال که از نقشش به ‌عنوان اشراف‌زاده‌اي خرده‌پا راضي است، وانمود مي‌کند كه عجوزه پير را نمي‌بيند. ولي جنگي با مردگان زنده در پيش است و ملکه‌ سرخ از خانواده‌اش مي‌خواهد که از سرزمين‌شان حفاظت کنند. جال فکر مي‌کند اين جنگ چيزي نيست که بر او تأثيري داشته باشد اما در اشتباه است... جال پس از اين‌كه از تله‌اي مرگبار که توسط خواهر خاموش آماده شده است مي‌گريزد، جال متوجه مي‌شود كه سرنوشتش به شكلي جادويي با جنگجويي وايکينگ گره خورده است. در همان حين که اين دو به سفري براي از بين بردن طلسم پا مي‌گذارند و با خطراتي مهلک، زناني مشتاق و شاهزاده‌اي نوکيسه به نام جورگ آنکراث در راه روبرو مي‌شوند، جال به مرور به روشنايي ضعيفي از حقيقت دست مي‌يابد: او و وايکينگ تنها مهره‌هايي در يک بازي هستند و ملکه‌ سرخ صفحه‌ بازي را کنترل مي‌کند...

آخرین محصولات مشاهده شده