ساعت 05:03دقيقه بامداد روز چهاردهم تيرماه 1397 .است تا الآن داشتم رمان کاسمورو" نوشت "ماشادو آسيس را مي‌خواندم شايد بيش از موضوع کتاب، ترجمه بسيار عالي و پاکيزه استاد عبدالله کوثري مرا تا اين موقع صبح با خود کشانده است اما از ميان راه خواننده از گفته ها و نوشته هاي( بنتو بخوانيد) پاپلي در مي‌يابد که او راوي قابل اعتمادي نيست. چه بسا گذشت زمان و ذهن خيال پرور و بيمارگون او رويدادها را مخدوش کرده باشد. پس هر لحظه از خود مي‌پرسيم آيا اين تمام واقعيت است؟" از اين روست که داوري دشوارتر مي‌شود و واقعيت بسي پيچيده تر از آنچه به چشم ميايد. اما آيا هيچوقت مي‌شود همه‌ي واقعيت را نوشته خواننده محترم کتاب از خود و نويسنده مي‌پرسد اين چطور روايت کردن است؟ گاه گل پري روايت ميکند گاه نويسنده و گاه شخصيتهاي ديگري بله، چون اين خاطره در يک زمان با حرف يک نفر و در يک محل شکل نگرفته است من نويسنده با گل پري در طول 54 سال حرف زديم و درددل کرديم گاه مجبور شديم برخي مطالب و وقايع را از ديگران بپرس?م و به محل مراجعه يا مسافرت کنيم اسامي شخصيت‌هاي داستان .مستعارند مثلا اسم مستعار مادر قهرمان داستان را ماه پرويز گذاشتم اين اسم را سرکار خانم سکينه کياني همسر مرحوم استاد محمد بهمن بيگي پيشنهاد دادند. ماه پرويز دايه بچه‌هاي بهمن بيگي بوده است استاد بهمن بيگي گفته و نوشته بود که ماه پرويز ترکيبي بود از خواهر و مادر از خواهر پيرتر و از مادر جوانتر و از هر دو مهربان تر. ماه پرويز اسم يک گردنه در کهگيلويه و بوير احمد .است نام دختران قشقايي معمولا از طبيعت گرفته مي‌شد قهرمان اين داستان و خانوادهاش همه ريشه در ايل قشقايي داشتند.