درباره‌‌ی سوگ (درآمدی فلسفی)

چُلبي، با بهره جستن از روان‌شناسي، علوم اجتماعي، ادبيات، و البته فلسفه، نشان مي‌دهد ما براي فقدان کساني سوگواري مي‌کنيم که هويتمان را در گرو آنها نهاده‌ايم؛ حتي آنها که، مثل چهره‌هاي مشهور، از نزديک نمي‌شناسيمشان ولي تحسينشان مي‌کنيم. مرگ اين افراد نه‌تنها ما را از تجاربي ارزشمند محروم مي‌کند، بلکه سبب نابه‌ساماني تعهدها و ارزش‌هايمان نيز مي‌شود. بااين‌حال بهتر است از سوگ اجتناب نکنيم و به‌عنوان تجربه‌اي مهم در يک زندگي خوب و پرمعنا با آغوش باز پذيرايش باشيم. چلبي مي‌گويد کليد فهم اين پارادوکس آن است که سوگ، با فرصتي که براي شکل دادن به هويتي نو ايجاد مي‌کند، مجالي منحصربه‌فرد براي شناخت خودمان به ما مي‌دهد. بااينکه سوگ مي‌تواند برآشوبنده و سردرگم‌کننده باشد، درعين‌حال گوياي قابليتي متمايز در انسان‌هاست، اين قابليت که وقتي روابطي که بهشان وابسته‌ايم تغيير شکل مي‌دهند، به طرزي معقول خودمان را با اين تغييرات وقف دهيم. اين کتاب دل‌نشين و تأمل‌برانگيز با نثر شيوايش نمونه‌اي است هوشمندانه از فلسفه کاربردي. هم به درد مجادلات مهم در زمينه مسائل مربوط به درمان مي‌خورد هم کتابي جالب و مفيد براي درمان‌گرايي است که با افراد داغ‌دار سروکار دارند؛ و نيز براي فلاسفه حوزه احساسات و عواطف آدمي و صدالبته براي همه ما آدم‌هايي که دير يا زود ناگزير بايد از ميان واديِ طولاني، ظلماني و پرپيچ‌وخم فقدان و گم‌گشتگي راهي به بيرون بجوييم.

آخرین محصولات مشاهده شده