درباره‌‌ی سماور مادربزرگ و داستان های دیگر از ادبیات معاصر قزاقستان

معمولا چنين عنوان مي‌شود که قوم فراق ادبيات مکتوب کهني نداشته‌اند و آثار ادبي‌شان تازه در 150 سال اخير به نوشتار درآمده است، ولي از داستان‌هاي همين کتاب درمي‌يابيم که سنت‌هاي کهن فرهنگي ، به‌رغم نقل شفاهي و سينه‌به‌سينه نيرومند بوده‌اند و در آثار نويسندگان قرن بيستم نيز زنده مانده‌اند. گاه شاهد حضور پررنگ "کوي‌شي‌"ها در داستان هستيم که نوازندگان و اجراکنندگان موسيقي سنتي قزاقي‌اند، گاه بقسي ها پا به ميدان مي‌گذارند که جادوگران و کاهنان قديمي فزاق‌ها هستند، و گاه سخن از شعرها و حکايت‌ها و مثل‌هايي به ميان مي‌آيد که نسل‌ اندر‌ نسل روايت شده‌اند و در داستان‌هاي جديد نشان از دلبستگي نويسندگان به فرهنگ کهن قزاقي دارند. درون مايه‌ي غالب اين داستان‌ها را تقابل زندگي سنتي و روستايي قزاقي با زندگي مدرن و پيامدهاي آن شکل مي‌دهد با خواندن هر داستان احساس مي‌کنيم چگونه بنيان‌هاي ديرين زندگي آرام و سنتي در قرن بيستم دستخوش تزلزل و بي‌ثباتي مي‌شود و جاي خود را به مظاهر جديد زندگي مي‌دهد.

آخرین محصولات مشاهده شده