درباره‌‌ی سختی کارهای سخت (راه انداختن کسب و کاری که هیچ راه ساده‌ای ندارد)

وقتي اولين بار مدير عامل شدم، حقيقتا فكر مي‌كردم تنها كسي هستم كه در تقلا است. هروقت با مدير‌عامل‌هاي ديگر صحبت مي‌كردم، به نظر مي‌رسيد همه چيز را تحت كنترل دارند. كسب و كارشان هميشه «خارق‌العاده» پيش مي‌رفت و تجربه‌شان هم لاجرم «شگفت‌انگيز» بود. ... اما وقتي كسب و كارهاي خارق‌العاده و شگفت‌انگيز همتايانم را مي‌ديدم كه يكي پس از ديگري ورشكسته مي‌شوند و به ارزش كمي به فروش مي‌رسند، دريافتم كه احتمالا تنها كسي نبوده‌ام كه در مخمصه دست و پا مي‌زده است.

آخرین محصولات مشاهده شده