درباره‌‌ی ساخت هویت ملی ایران (فرهنگ قدرت و حکومت 1250-1320)

از زمان سلطنت ناصرالدين‌شاه (1227ـ1275 خ) که پادشاهي‌اش با مفهوم پيشامدرنِ «سايه‌ي خدا روي زمين» گره خورده بود تا آغاز تاج‌گذاري محمدرضاشاه (1320) به‌عنوان «شاه ايران» که از ناسيوناليسم جديد برآمده بود، مدت‌زمان‌زياد نمي‌گذشت اما دگرگوني پيوندخورده با دولت، جامعه و فرهنگ به حدي عميق بود که سلطنت اين دو از بسياري جهات قابل‌مقايسه نيست. ساخت هويت ملي ايران اثر افشين مرعشي، پژوهشي ژرف و چندبُعدي است که فرايند شکل‌گيري ايرانِ مدرن را در تقاطع فرهنگ، سياست و نهادهاي دولتي بين سال‌هاي 1250 تا 1320 خورشيدي واکاوي مي‌کند. اين کتاب با گذر از تاريخِ صرفا سياسي، به لايه‌هاي پنهانِ هويت‌سازي ملي مي‌پردازد: از نقش آموزش نوين و مطبوعات در ترويج انديشه‌ي ملي‌گرايي تا بازتعريف نمادهاي باستاني در قامت عناصر هويت‌بخش. مرعشي با نگاهي دقيق به تحولاتِ ميانِ عصر قاجار و روي‌کارآمدن پهلوي اول، نشان مي‌دهد چگونه دولتمردان و روشنفکران، با تکيه بر ابزارهايي چون تاريخ‌نگاريِ معطوف به عظمت باستان، معماريِ ملي‌گرايانه و حتي آيين‌هاي عمومي، تصويري نوين از «ايرانيت» ساختند. او اين فرايند را نه صرفا يک تصميم سياسي، بلکه حاصل تلاقي جريان‌هاي فرهنگي، فشارهاي استعماري و نياز به مشروعيت بخشيدن به ساختار قدرت مي‌داند. اين اثر با استناد به اسناد آرشيوي، مطبوعات دوره‌ي مشروطه و تحليل گفتمان‌هاي روشنفکري، خواننده را به سفري تاريخي مي‌برد؛ از ديدار ناصرالدين‌شاه از اروپا و الگوگرفتن او از امپراتوري‌هاي متأخر اروپايي در بهره‌گيري گسترده از مراسم عمومي، آيين‌ها و جشن‌ها براي ترويج وفاداري به شاه تا تلاش روشنفکران ايراني که با بازآفريني تاريخ ملي مي‌کوشيدند «فرهنگ اصيل» ايراني را با الزامات مدرنيته سازگار کنند. مرعشي به‌خوبي توضيح مي‌دهد چگونه «ملي‌سازي» فقط يک شعار نبود، بلکه پروژه‌اي پيچيده بود که گاه با تناقض‌هاي دروني، مقاومت‌هاي بومي و بازتعريف سنت در برابر مدرنيته روبه‌رو مي‌شد.

آخرین محصولات مشاهده شده