درباره‌‌ی ساحره

داستان رمان ساحره در مورد دختري است که در مدرسه شبانه‌روزي زندگي مي‌کند و گمان مي‌کند هيچ خويشاوندي ندارد، ولي روزي پيرزني مرموز نزد او مي‌آيد و ادعا مي‌کند مادربزرگ اوست. اين پيرزن توانايي‌هاي عجيبي دارد و کارهايي نامعمول از او سر مي‌زند. اين دختر شاهد سرنگوني ديکتاتور کشورش و شادي مردم بوده، ولي گويي پس از اين آزادي نيز هنوز بايد در بند پيامدهاي آن حکومت باشد. او بايد در خانه پيرزن زندگي کند که به دوران گذشته متعلق و کارهايش از نظر دختر عجيب است. گئورگ دراگمان داستان را از زاويه ديد دختر روايت مي‌کند و سير افکار و درونيات او به تفصيل بررسي مي‌گردد و مخاطب به طور ژرف با احساسات و انگيزه‌هاي او آشنا مي‌شود. در قسمت‌هاي زيادي تأکيد نويسنده بر روي اين شخصيت و تأثير رويدادها بر اوست. تشويش و اضطراب دختر در روايتش از داستان نيز منعکس است و پرش‌هاي زماني زيادي در داستان روي مي‌دهد و گذشته و حال در هم تنيده مي‌شوند. نويسنده‌ي کتاب ساحره که در روماني به دنيا آمده است، در نوجواني مجبور به مهاجرت به مجارستان مي‌شود تا بتواند در فضايي آزادتر زيست کند، اما اين کشور آزاد نيز هنوز آن چيزي نبود که نويسنده در خيال داشت و اعتراض‌هايي در اين زمينه انجام مي‌داد.

آخرین محصولات مشاهده شده