درباره‌‌ی زیورهای ایرانی (روایتی از جواهرات سلطنتی و زیورآلات ایرانی)

انسان از زماني که گوهرها را شناخت و پي به زيبايي و برخي خواص فوق‌العاده‌ي آنها برد، علاقه‌ي زيادي به آنها يافت؛ علاقه‌اي تاريخي که روايت‌هايي دال بر آن ثبت شده است. اين توجه و علاقه به جواهرات و گوهرها در باور سنتي و کهن، دلايل متفاوتي از شر تا نيک داشت؛ باورهايي از خوشبختي و گشادي اقبال گرفته تا بستن بخت و اقبال و طلسم با گوهرها. گويا اولين کسي که عقيده داشت بعضي از سنگ‌ها باعث خوشبختي مي‌گردند و داراي شگون و نيکي هستند، هارون برادر حضرت موسي بوده است؛ شايد به دليل اين علاقه بود که موسي براي او لباسي مرصع به سنگ‌هاي قيمتي تهيه نمود. در تورات ترجمه‌ي فارسي (باب دوم سفر خروج) در مورد فرمان خداوند به موسي در تهيه‌ي رخت‌هاي مقدس براي هارون چنين نوشته شده است: «… و آن را به ترصيع سنگ‌ها يعني به چهار رسته از سنگ‌ها مرصع کن که رسته‌ي اول عقيق احمر و ياقوت اصغر و زمرد باشد. رسته‌ي دوم بهرمان و ياقوت کبود و عيقيق سفيد و رسته سوم عين‌البهر و يشم و جسمت و رسته‌ي چهارم زبرجد و جزع و يشب و آنها در رسته هاي خود با طلا نشانده شود و سنگ‌ها موافق نام بني اسرا‌ئيل اسامي ايشان دوازده باشد…» با اين تعبير «رخت مقدس» مزين و مرصع به جواهرات بوده است و در نتيجه جواهر نشاندن لباس والامرتبگان نه‌تنها از لحاظ زيبايي اهميت داشته بلکه داراي باري معنايي و الهي نيز بوده است و احتمالا با باوري مشابه در ايران‌زمين لباس‌هايي جواهرنشان براي سلاطين و شاهان رواج داشته است.

آخرین محصولات مشاهده شده