درباره‌‌ی زنی که پله ها را می شمارد

رفاه و عيش و عشرت زنان ثروتمند عرب همواره ملازم فقر و رنج و سختي هاي اقوام ديگر، به ويژه سياهپوستان آفريقايي، بوده است که براي زنده ماندن به اين سرزمين هاي ثروتمند کوچ کرده اند. پيوند بين زنان مرفه عرب و اين کارگران و بردگانِ امروزي دغدغه ي اصلي اين رمان است. هدي حمد روح و روان شخصيت هاي داستان و ذهن آنان را حتي در نقاشي ها و رؤياهايشان مي کاود تا بتواند تصويري هر چه حقيقي تر از اين دو قشر و تضادها و درگيري هايشان بسازد. حاج خانم موضي به يکي از زن ها پول داد که به من زبان عربي ياد بدهد تا بتوانم قـرآن بخـوانم. کمي خـواندن و نوشتن به زبـان عـربـي يـاد گـرفتـم. چهار قل و آيه الکرسي را حفظ کردم اما معنايشان را درست متوجه نمي شوم. روزها قرآن و زبان عربي ياد مي گيرم و شب ها ميان دستان مريم مقدس گريه مي کنم. گيجم و نمي توانم خودم را از آنچه به آن گرفتار شده ام، خلاص کنم.

آخرین محصولات مشاهده شده