درباره‌‌ی زندگی و سرنوشت 1 آدم‌فروش (رمانی براساس رویدادهای واقعی)

شب زمان ايده‌آلي براي شروع سفري طولاني، آن هم به تنهايي، نيست ولي تو به‌شدت مشتاق فراري، فرار از نياگاراي جنوبي! هواي اين‌جا برايت سنگين است و نفس‌کشيدن مشکل! چرا؟ چون در اين‌جا سر سوزني بيشتر با کشته‌شدن فاصله نداشتي. از شدت لگدکوب‌شدن نزديک بود از هوش بروي. آنگاه که نقش زمين شدي و پوتين‌هاي سنگين برادرت سر و گلو و پايين‌تنه‌ات را خرد مي‌کردند او شايد داشت دقيقاً اداي کساني را درمي‌آورد که در زندان همين بلا را بر سرش آورده بودند.

آخرین محصولات مشاهده شده