درباره‌‌ی زندگی دشوار است (چه کمکی از دست فلسفه بر می آید)

دوروبرم را که نگاه مي‌کنم، طبق‌طبق رنج مي‌بينم. وقتي اين کلمه‌ها را مي‌نوشتم ميليون‌ها آدم به‌خاطر کوويد-?? در انزواي اجباري زندگي مي‌کردند؛ خيلي‌ها شغلشان را از دست داده بودند يا از پس پرداخت هزينه‌ها برنمي‌آمدند؛ عزيزانمان مريض بودند يا در حال مرگ؛ همه‌گيريِ اندوه به پا بود. خوب، ما بايد چه کار کنيم؟ وضع بشر هيچ علاجي ندارد. باوجوداين، بعد از بيست سال تدريس و مطالعه در فلسف? اخلاق، معتقدم که اين فلسفه مي‌تواند کمکمان کند؛ اين کتاب توضيح مي‌دهد که چگونه. نبايد چشم ببنديم، بلکه بايد از نزديک‌تر نگاه کنيم. بازکردنِ چشم‌ها يعني رودرروشدن با رنج، با ناتواني، تنهايي، اندوه، ناکامي، بي‌عدالتي و پوچي. آنچه در محنتِ خود لازم داريم همانا پذيرفتن و به رسميت شناختنِ آن است. و اين همان انگيزه‌اي است که در پس اين کتاب نهفته است. کتابِ حاضر نقشه‌اي است براي راه‌جستن در قلمرويي ناهموار و کتابِ راهنمايي است براي دشواري‌هاي زندگي، از تروماي شخصي گرفته تا بي‌عدالتي و پوچي جهان.

آخرین محصولات مشاهده شده