درباره‌‌ی زنده باد عشق (نامه هایی عاشقانه از آلبر کامو و ماریا کاسارس)

صبح ششم ژوئن1984 نيروهاي متفقين به سواحل نرماندي وارد شدند و شبش آلبر کامو، نويسنده پرآوازه فرانسوي و ماريا کاسارس، ستاره آن روزهاي صحنه هاي تئاتر همديگر را ديدند. هر چند اتفاق دوم با آنچه در نبرد نرماندي رخ داد ذره اي همسان نيست، زندگي کامو و کاسارس از اساس دگرگون شد؛ تصويرشان در ذهن همه کساني که بعدها مکاتبات آن دو را ميخواندند هم همين طور. کامو در يکي از اين نامه ها خطاب به کاسارس مينويسد: «وقتي ميگفتم تو بودي که به من زيستن آموختي ميخنديدي، ولي واقعيت دارد. من از تو آموخته ام که زندگي جدا از مرگ و چيزهاي منفي ديگر نيست، بلکه با همين مرگها و نيستيها و چيزهاي منفي اش تحسين برانگيز است. من رفته رفته بي آنکه بدانم با نگاه کردن به تو زندگي کردن را آموخته ام و سعي کرده ام ستايشت کنم و درون خودم به تعادل برسم و به چيزهايي دست يابم که تو در من دوست داري.» زنده باد عشق گزيده دويست نامه از ميان هشتصد و شصت و پنج نامه اي است که اين دو طي سالهاي آشنايي از تابستان 1944 تا زمستان 1960 ردو بدل کردند.

آخرین محصولات مشاهده شده