درباره‌‌ی زمان کار و سلطه اجتماعی (بازتفسیر نظریه انتقادی مارکس)

در کتاب حاضر باز تفسيري اساسي از نظريه ي انتقادي دوران پختگي مارکس ارائه ميدهم تا ماهيت جامعه ي سرمايه داري را بازمفهوم پردازي کنم. تحليل مارکس از مناسبات اجتماعي و شکل هاي سلطه ي خصلت نماي جامعه ي سرمايه داري را ميتوان به گونه اي ثمربخش از طريق بازانديشي درباره ي مقوله هاي اصلي نقد وي بر اقتصاد سياسي باز تفسير کرد در اين راستا بايد مفاهيمي را بسط دهم که دو معيار زير را برآورده سازند نخست اين که بايد سرشت ذاتي و تکامل تاريخي جامعه ي مدرن را فراچنگ آورند؛ و دوم اين که بايـد بــر دوگانگي هاي نظري آشناي ساختار و ،کنش معنا و زندگي مادي غلبه کنند. بر اساس اين رويکرد ميکوشم تا رابطه ي نظريه ي مارکس با گفتمان هاي فعلي حول نظريهي اجتماعي و سياسي را باز فرمول بندي کنم آن هم به طريقي که به لحاظ نظري متناسب با زمانه ي حاضر باشد و نقدي اساسي بر نظريه هاي مارکسيسم سنتي و آنچه که سوسياليسم واقعا موجود ناميده شده است به دست دهد. اميدوارم که با انجام اين کار بنيادي را براي تحليلي متفاوت و قوي تر در باب صورت بندي اجتماعي سرمايه داري که درخور وضعيت متأخر قرن بيستم باشد، فراهم آورم.

آخرین محصولات مشاهده شده