درباره‌‌ی زمان دست‌دوم

كمونيست‌ها در سال 91 از تيراندازي ترس و واهمه داشتند... گورباچف، بدون خونريزي، حكومت را واگذار كرد، ولي يلتسين با تانك شليك كرد و جنگ راه انداخت... بلي اين‌گونه بود... و مورد حمايت هم قرار مي‌گرفت. كشور از لحاظ ساختاري و تفكر روسي و ژنتيكي، كشوري پادشاهي است. در اين كشور، همه به يك تزار نياز دارند. از ايوان مخوف، كه در اروپا با لقب «ايوان وحشتناك» شناخته مي‌شود، كه شهرهاي روسيه را به خاك و خون كشيد و در جنگ ليووني شكست خورد، با ترس و در عين حال، با شور و شعف ياد مي‌كنند و همين حس را نسبت به پطر اول و استالين هم دارند. ولي الكساندر دوم را كشتند كه «الكساندر رهايي‌بخش» بود و به روسيه آزادي بخشيد. شايد مردم چك، واتسلاو هاول داشته باشند، ولي ما به ساخاروف نياز نداريم، بلكه به تزار نيازمنديم. تزاري مقدس. دبير كل يا رئيس جمهور، در هر صورت، تزار ما هستند. مدت طولاني ساكت شد. دفتر يادداشتش را به من نشان داد كه در آن نقل قول‌هايي از مقالات كلاسيك ماركسيست بود. براي خودم سخناني از لنين را يادداشت كردم: «من با زندگي در خوكداني هم موافقم، به شرط آن‌كه حكومت شوروي برقرار باشد».

آخرین محصولات مشاهده شده