دربارهی زمانی که همیازی پولاک بودم (بچه محل نقاشها 7)
چه حالي پيدا مي كني اگر موقع تميز كردن اتاق داييتان يك قاب كوچولو روي ديوار پيدا كني كه جكسون پولاك به خط خود نوشته:
«I can't control the flow of pain; there is no accident.»
قضيه پيچيده شد؟ بايد كمي روي زبان انگليسي خود كار كنيد. اما اگر دايي بزرگه كنارتان باشد حتما برايتان ترجمه ميكند:« من ميتوانم جريان رنگ را كنترل كنم؛ اين تصادفي نيست.»
در اين قسمت ما يك سورپرايز داريم. شايد هم چند سورپرايز. سورپرايز اول اينكه پيكاسو از سامي ميخواد براي يك ماموريت مهم به آمريكا برود. دايي سامان هم همراه دالي و با يك كشتي تفريحي به دل اقيانوس ميزند. توي آمريكا با جكسون پولاك و همسرش و باقي نقاشان جنبش مدرن آمريكا آشنا ميشود. براي ديدن نمايشگاه روتكو كه در لسآنجلس است دستهجمعي به يك سفر پرماجرا ميروند. سفري پر از مسابقات رالي و اسبها و آيينهاي سرخپوستي. بعد هم به پولاك كمك مي كند تا مهمترين اثر هنرياش را خلق كند. اثري كه خالا در موزهي هنرهاي معاصر تهران نگهداري ميشود.
و در پايان باز هم يك سورپرايز ديگر داريم....
كد كالا | 244230 |
زبان | فارسی |
نویسنده | محمدرضا مرزوقی |
سال چاپ | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 168 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14 * 20.5 * 1.2 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 174 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.