سال ???? است و ساي? وحشت جنگ جهاني اول همچنان برسر اروپا سنگيني مي‌کند. والتر بنيامين، گريزان از پدر سختگير خود، مي‌کوشد از راه نويسندگي زندگي بخورونميري را بگذارند و تحصيلاتش را به سرانجام رساند. لودويگ ويتگنشتاين، در جست‌وجوي معنويت، مي‌خواهد به ثروت و مکنت خانوادگي پشت پا بزند. مارتين هايدگر، که موفق شده به جاي اسلحه دست‌گرفتن در ميدان جنگ فقط چندماه به‌عنوان کارشناس اوضاع جوّي براي ارتش خدمت کند، اکنون تمام هم‌وغم خود را مصروف فلسفه‌ورزي مي‌کند. و سرانجام ارنست کاسيرر، که مدتي است با جدوجهدي مثال‌زدني روزوشبش را وقف نوشتن و تدريس کرده، دعوتنامه‌اي براي پذيرفتن يک کرسي دانشگاهي دريافت مي‌کند. اکنون صحنه آماد? تحول عظيمي شده است که سرنوشت انديش? فلسفي دهه‌هاي آينده را رقم مي‌زند. ولفرام آيلنبرگر در اين کتاب به روايت زندگي و انديش? اين چهار نفر و گاه رويارويي‌شان با يکديگر پرداخته است. او نشان مي‌دهد که فعاليت فسلفي اين چهار انديشمند چطور در اعماق بحران زمانه‌شان ريشه داشت و با زندگي آن‌ها در هم تنيده بود.