درباره‌‌ی زخم و تشنگی

در عمق سايه‌هاي زمان، جايي که زخم‌هاي کهنه همچنان مي‌سوزند و تشنگي عدالت هرگز فرونمي‌نشيند، مارگارت اتوود قصه‌گوي افسانه‌اي کانادايي با زخم و تشنگي بار ديگر ما را به سفري پر از طنز تلخ و عميق انساني مي‌برد. اتوود که با بيش از پنجاه اثر در کارنامه‌اش، جهاني از کلمات را فتح کرده، اين‌بار داستاني پرنفوذ خلق کرده که همچون خنجري پنهان در گلدان گل‌ها خواننده را غافلگير مي‌کند. سه زن سالمند در حياط‌خلوت‌هاي آرام‌شان گرد هم مي‌آيند، جين مي‌نوشند، اما زير اين ظاهر روزمره نقشه‌اي شوخ‌طبعانه و انتقام‌جويانه مي‌کشند. دوست چهارم‌شان سال‌ها پيش قرباني توطئه‌اي ادبي شده: گروهي از نويسندگان مرد با نقدهاي ويرانگر، شهرت و روح او را بر باد دادند. حالا در پاييز زندگي، اين سه زن تصميم مي‌گيرند عدالت را به دست بگيرند؛ البته نه با خشونت، بلکه با حيله‌هايي که از عمق دوستي و کينه‌هاي فروخورده برمي‌خيزند. آيا تلاش‌هاي پيرانه‌سرشان به شکست مي‌انجامد، يا تقدير، همچون سايه‌اي نامرئي، کار خود را مي‌کند؟

آخرین محصولات مشاهده شده