دربارهی رویاهای خطرناک
پلام صداي محوي شنيد كه اسمش را صدا ميزد؛ به قدري محو كه ممكن بود كه آن را نشنود. صدا ميگفت: «پلام؟ پلام كجايي؟»
«آرتم!» شتابزده به چپ و راست چرخيد تا منبع صدا را پيدا كند.
آرتم گفت: «بايد از بسمر بري.» صدايش در صداي باد گم ميشد. باد شديدتر شده بود. پلام دستبهسينه،بازوهايش را گرفته بود و ميلرزيد. باد موهاي تيره رنگش را به طرف سرش ميكشيد. آرتم ادامه داد: «بايد بزني بيرون.»
پلام به سمت در دويد و دستگيرهي سنگين چوب بلوط را كشيد. در كوچكترين حركتي نكرد. از آرتم پرسيد: «چطوري؟ تو چطوري زدي بيرون؟»
صداي غرش بلندي شنيد. وقتي بيرون را نگاه كرد، ميان آسمان خاكستري و برگهاي سرگردان در هوا، سايهي تاريك و لرزان يك هيولا را ديد.
| كد كالا | 253491 |
| زبان | فارسی |
| نویسنده | لارن دیستفانو |
| مترجم | بابک علوی |
| سال چاپ | 1399 |
| نوبت چاپ | 3 |
| تعداد صفحات | 136 |
| قطع | رقعی |
| ابعاد | 13.8 * 19 * 0.8 |
| نوع جلد | شومیز |
| وزن | 108 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.
مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند
زوتوپیا (دیدنیهای خواندنی)
160,000 تومان
نگهبانان تایگا (محافظان حیاتوحش 1)
73,000 تومان