درباره‌‌ی روشنایی در اوت

آدميت كريسمس و شايد هم وقوف كامل بر وضعيت تراژيك خويش در آن هفته باورنكردني آشكار مي‌شود كه طي آن با وي مي‌دويم، يعني بدانگاه كه از دست غوغاييان و كلانتر و معاون كلانتر و لوكاس و سگ‌هاي پليس مي‌گريزد. زبده بس درخشان و معركه جمله رويدادهاي پيشين بدانگاه به دست داده مي‌شود كه كريسمس، همچنان پيچيده در قباي شندره خودبسندگي و غرورش، خود را آهسته آهسته از صحنه خشونت‌بار حمله به كليساي سياهان دور مي‌كند و به سمت سازش تراژيك با سرنوشت خود پيش مي‌رود، به سمت پذيرا شدن بهاي مخاطره سرنوشت بشري. رويدادهاي زندگي‌اش كه او را در جامه «حكم ازلي» به سوي انكار غرورآميز آدميت خويش‌اش سوق مي‌دهد، پژواك يافته است. آگاه، از آن دست كه شايد قبلا هرگز نه بدين سان، از لذت ساده زنده بودن و نفس كشيدن، طالع شدن روز ديگري را نظاره مي‌كند.

آخرین محصولات مشاهده شده