درباره‌‌ی روانشناسی تروریسم

اولين كاربرد واژه ترور در جهان مدرن از انقلاب فرانسه نشات مي‌گيرد و البته برعكس امروز، بارمعنايي مثبت داشته است. در فارسي به معناي قتل سياسي به وسيله اسلحه متداول شده است و تازيان معاصر اهراق را جاي ترور به كار مي‌برند؛ ترور از واژه لاتين terror به معناي عامل اضطراب گرفته شده و در لغت به معناي ترساندن است. تروريسم به ارعاب و تهديد ايجاد ترس و وحشت در مردم و تروريست به طرفدار ارعاب و تهديد و حكومت زور معنا شده است. در دو دهه اخير تروريسم مهمترين پديده سياسي است كه ناامني و خشونت عريان را رقم زده است خشونتي كه رسانه‌هاي عصر جهاني در پخش و به نمايش گذاشتن آن از هم پيشي ‌گرفته‌اند. در روزگار نوين، تروريسم يكي از عوامل اصلي تهديد جامعه به شمار مي‌رود و طبق قوانين ضد تروريسم در بيشتر كشورهاي جهان، بزه به حساب مي‌آيد و نيز چنانچه در جنگي عليه غير جنگجويان مانند شهروندان عادي، نيروهاي بيطرف يا اسيران جنگي به كار گرفته شود جنايت جنگي به حساب مي‌آيد. تروريسم حاصل تضاد و نابرابري در دنيايي كه ناشي از رقابت است، رقابتي نابرابر كه به انحصار مي‌گرايد، انحصاري كه ناگزير از پرخاشگري و پرخاشگري‌اي كه اسم قانون را برخود مي‌گذارد، قانوني كه توسط قدرتمندان به ‌وجود مي‌آيد و هرآنچه كه با آن گلاويز شود سرنوشتي جز له شدن ندارد.

آخرین محصولات مشاهده شده