ديويد سلي هر هنردوستي را به وجد ميآورد و او را به باريكبيني واميدارد.
انگاري جادويي در نگارش و نگاهش هست كه خواننده را بيدرنگ به ياد راهي پيموده و از ياد رفته مياندازد. نقدهاي او بيش از آن كه دادههايي درباره بافتار و سپهر هنري پيرامون اثر در دل داشته باشد، مخاطب را به راست ديدن و ژرفكاوي واميدارد. به قول اينگريد رولند، معمار و استاد دانشگاه نوتردام نيويورك، بياغراق هيچ نكتهاي از ديد ديويد سلي پنهان نميماند. سلي منتقدي بس هوشيار است و افزون بر مهارت بيبديلش در هدايت قلم روي كاغذ، در مهار قلممو بر بوم هم دستي چيره دارد و از سر همين ويژگي هم هست كه بايد نقدهاي او را از همتايان ديگر جدا بشماريم. آويزگاه و نمايشگاه اثر مسئله سلي نيست، بل او از معناي اثر ميپرسد و از ايدههاي درنهاده در آن. نقدهاي گنجيده در اين جنگ، به راستي كه خبر از راست ديدن ميدهند.